نوروز از راه رسید مثل سالهای گذشته. همه اتفاقاتی که افتاد مانع از آمدنش نشد.
چه تلخ و شیرین ..... تلخ به خاطرعزیزانی که دیگر پیش ما نیستند ،به خاطر مادرانی که چشم به راه اند و شیرین به خاطر دوستانی که هنوز در یاد و خاطرمان محفوظ هستند و دوستانی که از همین سال دور هم جمع شدیم تا من هایی باشیم به امید ما شدن .
ریز نگریستن به اتفاقات این ایام و روشن دیدن این وقایع درس بزرگی است برای ما، که در ورای غفلتی که ما را دچار شده ،اهریمنانی دست به تاراج اندیشه ، شور و شعف دراز کرده اند و مبارزه با خدای خرد.
باری نوروز بایست درسی باشد برای نو شدن ، نه فقط در ظاهر بلکه در افکار، عقیده و خرد.
شادی به معنای بی اعتنایی به درد و رنج دیگران نیست و بل تقسیم آن بین انسانها است . که سر در گریبان داشتن و درد و رنج را ارث دیگری پنداشتن شایسته انسان نیست.
و اما آخر.......... باز سعادتی شد ، که زیباترین بهار و شیرین ترین لحظات را آرزومند باشم و امیدوار که سالی پر از صلح و صفا برای تمام انسانها باشد . روزی فرا رسد که سفیر صلح و دوستی برای تمام جهانیان باشیم و این دور از انتظار نیست برای مردمی متمدن چون ایرانیان .